قوله تعالى: الله لطیف بعباده، الله باریک دانست ببندگان خویش. یرْزق منْ یشاء روزى میدهد او را که خواهد،، و هو الْقوی الْعزیز (۱۹) و اوست با نیروى بى‏همتا.


منْ کان یرید حرْث الْآخرة، هر که بر آن جهان میخواهد و پاداش آن را، نزدْ له فی حرْثه ما خود بر آن جهان فرا فزائیم، و منْ کان یرید حرْث الدنْیا، و هر که بر این جهان را کشت کند و پاداش این جهان را کوشد، نوْته منْها بدهیم او را از آن چیز، و ما له فی الْآخرة منْ نصیب (۲۰). و او را در آن جهان بهره‏اى نه.


أمْ لهمْ شرکاء، ایشان را انباز انست با خداى، شرعوا لهمْ من الدین، که ایشان را مى‏راهى نهند از دین، ما لمْ یأْذنْ به الله، که الله و دستورى نداد، و لوْ لا کلمة الْفصْل، و اگر نه سخن راست و درست، لقضی بیْنهمْ، میان تو با ایشان کارى برگزارده آمدید، و إن الظالمین لهمْ عذاب ألیم (۲۱) و ستمکاران ناگرویدگان را عذابى است دردناک.


ترى الظالمین مشْفقین، ستمکاران را مى‏بینى ترسان و هراسان، مما کسبوا، از کرد بد خویش که میکردند، و هو واقع بهمْ، و آن بایشان بودنى است، و الذین آمنوا و عملوا الصالحات، و ایشان که بگرویدند و کارهاى نیک کردند، فی روْضات الْجنات، در مرغزارهاى بهشتهایند، لهمْ ما یشاون عنْد ربهمْ، ایشانراست هر چه ایشان خواهند بنزدیک خداوند ایشان، ذلک هو الْفضْل الْکبیر (۲۲) آنست فضل بزرگوار.


ذلک الذی یبشر الله عباده، این آنست که مى بشارت دهد الله بندگان خویش را، الذین آمنوا و عملوا الصالحات، ایشان که بگرویدند و کردارهاى نیک کردند، قلْ لا أسْئلکمْ علیْه أجْرا، گوى نمیخواهم از شما بر این هیچ مزدى، إلا الْمودة فی الْقرْبى‏، لکن بدوست داشتن که نزدیکى جوید، و منْ یقْترفْ حسنة و هر که یک نیکى کند، نزدْ له فیها حسْنا، ما درافزائیم او را در آن نیکویى، إن الله غفور شکور (۲۳). الله بزرگ آمرز است خردپذیر.


أمْ یقولون افْترى‏ على الله کذبا، میگویند که دروغى ساخت بر خدا.


فإنْ یشإ الله یخْتمْ على‏ قلْبک، اگر الله خواهد، مهر بر دل تو نهد و یمْح الله الْباطل، و خود بخویشتن باطل و کژى از دلها بسترد، و یحق الْحق، و راستى پیدا کند و باز نماید که راست است، بکلماته، بسخنان خویش، إنه علیم بذات الصدور (۲۴) که او دانا است بهر چه در دلها است‏ و هو الذی یقْبل التوْبة عنْ عباده، اوست که مى‏پذیرد بازگشت از بندگان، و یعْفوا عن السیئات، و مى فرا گذارد بدیهاى ایشان، و یعْلم ما تفْعلون (۲۵). و میداند آنچه بندگان خواهند کرد.


و یسْتجیب الذین آمنوا و عملوا الصالحات، و پاسخ میکند ایشان را که بگرویدند و نیکیها کردند، و یزیدهمْ منْ فضْله ناخواسته ایشان را میافزاید، و الْکافرون لهمْ عذاب شدید (۲۶) و ناگرویدگان را عذابى است سخت.


و لوْ بسط الله الرزْق لعباده، و اگر الله روزى بر بندگان خویش، فراخ بگسترانیدى، لبغوْا فی الْأرْض، ایشان نافرمان و شدندى در زمین و لکنْ ینزل بقدر ما یشاء، لکن مى‏فروفرستد روزى باندازه و آنچه خواهد.


إنه بعباده خبیر بصیر (۲۷) او به بندگان خویش دانا است و بینا.


و هو الذی ینزل الْغیْث منْ بعْد ما قنطوا، و اوست که میفرستد باران، پس انک خلق نومید شدند، و ینْشر رحْمته، و بخشایش خویش مى‏پراکند و هو الْولی الْحمید (۲۸) و اوست آن خداوند یارى ده ستوده.


و منْ آیاته خلْق السماوات و الْأرْض، و از نشانهاى اوست آفرینش آسمانها و زمینها، و ما بث فیهما منْ دابة، و آنچه در آن هر دو بپراکند از جنبنده و هو على‏ جمْعهمْ، و او بر هم فرا آوردن ایشان، إذا یشاء قدیر (۲۹) هر گه که خواهد توانا است.


و ما أصابکمْ منْ مصیبة، و هر چه بشما رسد از رسیدنى، فبما کسبتْ أیْدیکمْ، بدان بکرد دو دست شما است، و یعْفوا عنْ کثیر (۳۰) و فراوانست که مى‏فرو گذارد.


و ما أنْتمْ بمعْجزین فی الْأرْض، و شما نه آنید که در زمین او را عاجز آرید، و ما لکمْ منْ دون الله منْ ولی و لا نصیر (۳۱) و شما را فرود از الله نه یارى ده است و نه فریادرس.


و منْ آیاته الْجوار فی الْبحْر کالْأعْلام (۳۲) و از نشانهاى اوست در دریا چون کوه.


إنْ یشأْ یسْکن الریح، اگر الله خواهد باد کشتى ران را بیاراماند، فیظْللْن رواکد على‏ ظهْره، تا فرو ایستاده، إن فی ذلک لآیات لکل صبار شکور (۳۳) در آن نشانهایى است آشکارا، هر شکیبایى را سپاس دار.


أوْ یوبقْهن، یا تباه کند آن کشتیها را، بما کسبوا، بآن که ایشان کردند، و یعْف عنْ کثیر (۳۴) و فراوانى هم فرا گذارد


و یعْلم الذین یجادلون فی آیاتنا، و بدانند ایشان که مى پیکار کنند نشانهاى ما، ما لهمْ منْ محیص (۳۵) که ایشان را از عذاب باز پس نشستن نیست.